شاید به نظر شما جالب نباشد، ولی بنده از نوشتن کیمیا بهجای شیمی، فزیک بهجای فیزیک، کثافت بهجای چگالی، کتله بهجای جِرم، میخانیک بهجای مکانیک، وغیره وغیره به شدت ناراضی استم و با دیدن اکثرا این واژهها حالت تهوع بهمن دست میدهد.
بدبختانه در نظام آموزشی معارف و تحصیلات عالی افغانستان تعصبات بسیار شدیدی علیه زبان فارسی اعمال میشود. من معتقدم که حتا نامگذاری "دری" برای فارسی افغانستان یک دستکاری احمقانه و از روی جهل و یا یک تغییری برنامهریزیشده از روی تعصب است. امیدوارم اهل فن این را روشن سازند تا ما مجبور نشویم گمانهزنی کنیم.
من سالهاست که از اصطلاحات ترجمهشده به فارسی ایران در کتابهای ترجمهشدهی علمی-ترویجی و کتب تخصصی و درسی استفاده میکنم. از سال ۱۳۹۱ که وارد دانشگاه هرات شدم تا همین لحظه، این کار من است. میبینم که بهصورت قابل توجه واژههای غیر انگلیسی و اکثرا معادلهای مناسبِ برای مفاهیم علمی، در ایران تولید شده اند و برای همهی دانشجویان و اساتید جا افتاده استند. در افغانستان اما، اگر کسی در یک سمینار یا سخنرانی و صنف درسی، بهجای وکتور بُردار بگوید و بهجای اسکالر نَرده، یا تکانه را بهجای مومنتم استفاده کنند، و حتا هستهای را جایگزین هستوی کنند، معلوم نیست چی واکنشهایی بههمراه داشته باشد و چی امتیازاتی از آن شخص گرفته شود. ما برای اینکه ممکن است همچین وضعی را تجربه کنیم، نگرانی داریم. از این نگرانیم که اگر بهجای کثافت از چگالی استفاده کنیم یا بهجای میخانیک از مکانیک، ممکن است با دیوارهایی از تعصب و پلیدی بربِخوریم که اجازهی فعالیت را از ما بگیرد و نتوانیم آرزوهای خود و کشور خود را آنطوریکه درست است و آنطوریکه لازم است، برآورده کنیم. آیا کسلکننده و ناامیدکننده نیست وقتی کسیکه ۴ کلمه سواد ندارد، از واژههای استفاده شده در متن سخنرانی یا مقاله یا پایاننامه تان ایراد بگیرد؟
من تا اینجا هرچیزیکه نوشتهام با داشتنِ گوشهی چشمی به این مهم، کلمات را با معادلهای معمول در افغانستان ترجمه کرده ام. بهفرض مثال: اکثر وقتها که امکان داشته بوده، Chemistry را کیمیا نوشته ام، اما در خیلی موارد، بهخصوص در واژههای ترکیبی، نه از نظر زیبایی ظاهری و نه از نظر مفهوم جذابیت دارد. بسیاری زمانها هم پیش آمده است که در مقابل ترجمهی افغانستانی بعضی واژهها مقاومت کنم و دلم نمیخواهد یک مفهومِ قشنگِ علمی را "لجن" ترجمه کنم. Density در دری افغانستان کثافت ترجمه میشود، ولی در فارسی، چگالی است. مثلا: رشته من Condensed Matter Physics است. اگر به دری افغانستان ترجمه کنیم، میشود: فزیک ماده کثیف، یا فزیک ماده با کثافت. واقعا مسخره نیست؟ هرکسی بشنود یا بخواند، حتما فکر خواهد کرد که "فزیکِ لجن" است. در فارسی آنرا "فیزیک ماده چگال" میگویند که هم قشنگ است هم معنی مناسب را منتقل میکند. و همینطور، Mechanic را از روی تاثیر زبان روس بر زبان افغانستان، میخانیک مینویسند. اگر در دانشکده ساینس و گروه فیزیک دانشگاه هرات بروید و میخانیک بگویید، ممکن است فکر کنند که شوخی میکنید یا منطور تان حفظ کردن است. چون آنها کارشان تا حدی درست است، یا حداقل من راضی ام، و ارزش یکدستهگی در مفاهیم و اصطلاحات را درک میکنند. پس اگر گاهی واژههای ترکیبی و یا تکواژهها را به شکل فارسی مینویسم خیال بد نکنید چون امکان تبدیل میسر نیست. اینکه ما دوست داشته باشیم که زبانِ مستقلِ بهنام دری را به دنیا معرفی کنیم، فقط یک دوستداشتنِ خشک و خالی است. مثل این میماند که دلمان بخواهد که در مریخ جواری بکاریم! مطمئن باشید که غیرت افعانی در اینجا جوابگو نیست.
علت اینکار احترام خاص به زبان کهن فارسی است از یک طرف، ادای دین به این یادگارِ باستانی است از سوی دیگر؛ و مهمتر از همه ایجاد یکدستهگی و هماهنگی برای رشد زبان است. چنددستهگی و تقسیمات در واژههای کاربردی علمی باعث از بین رفتن یکدستهگی مفاهیم و به اشتباه انداختن دانشجویان میشود و حتما پیامدهای بدی خواهد داشت. مثالهای که آوردم بسیار پیش پا افتاده هستند چون باخودم قرار گذاشته بودم که طوری بنویسم تا همه بفهمند که چی میگویم و چی در ذهنم میگذرد. به اهمیت موضوع پی برده شود!
آباد باشید.
برچسب : نویسنده : bagmemory بازدید : 146